جهان به مارکس
نیاز دارد

کارل مارکس
:
فلاسفه همگی جهان را توصیف نموده اند، در
حالیکه موضوع بر سر تغییر آن است
کمونیسم تحقق ایده آل وکامل یک جامعه بی طبقه است که در آن اختلافات میان
جامعه وانسانها بکلی از میان برداشته شده وتمامی تولیدات اجتماعی جامعه
متعلق به تولید کنندگان واقعی آن است. رسالت تحقق چنین جامعه ای تنها بر
عهده سوسیالیسم علمی است.
---------------------------------------------------------------------------------
مرحله بالایی
یا فاز دوم کمونیسم
کمونیستها جهان
را برای تملک وحکومت نمی خواهند
بي سبب نيست كه ماركس در
ديدگاههاي علمي وعملي خود نسبت به كمونيسم وجامعه بي طبقه طناب اسارت بار تقسيم كار
را ازگردن بريده شده كارگربرمي دارد
و كاررا به وسيله
نخستين زندگي مبدل مي سازد. مارکس می گوید:
"تنها در اين هنگام است كه كارديگرتنها وسيله زندگي نيست ، بلكه خود نياز زندگي
است، پس طوفانهاي اجتماعي،اقتصادي جامعه سرمايه داري فروكش خواهد كرد".
و به الحق
حال جامعه مي تواند برپرچم خود بنويسد :
ازهركس طبق استعدادش ، به هركس
به اندازه نیازش
محمد نایب آقا
:
بايداين اتوپي محض وعاري از واقعيت را از ذهن مردگان وزندگان زمانه
زودود كه هركه مي جنگد پيروز
مي
شود وهركه پيروز شود شاه خواهد شد. وهر انقلاب خلقي ومهارنشده اي عاقبت به عدالت
اجتماعي و حاکمیت زحمتکشان ختم خواهد شد.
تا زما
نی
که سرمایه داری ومذهب در این جهان
باقیست رهایی ازشر دیکتاتورها ممکن نیست
مذهب اسلام حربه سرمایه
داری برای استثمار مردم
فقیر ایران
تا نفت در رگهای ایران جاری است
،
حاکمیت
دیکتاتورها همچنان در این
دیار باقیست
امپریالیستها
برای رهایی از بحرانهای اقتصادی و سیاسی خویش نیاز به دیکتاتورهایی نظیر
خامنه ای دارند
نه اسلام ناب محمدی-
نه حکومت علی ونه تعریف
شما خرده دمکراتهای خودفروخته ازاسلام قرن بیست یکم که امروزه سر اززیر آستین
سرمایه دارهای
امریکایی و روسی بیرون آورده
،
هیچ کدام حقیقتی را امروزه نقل به واقعیت استثمار
وغارت مردم ایران نمی کند. ازپیروی ودفاع ازمذهبی که نتیجه
سیاست های استثماری ابر
قدرتهاست
دست برداشته و مردم فقرزده ایران را بیش از بیش دست بسته در منجلاب دین
وسیاست انگلیسی ها غرق کردن
انصاف نیست.
شما اسلام خواهان واربابان مرتجع تان مسبب وعامل
اصلی استثماروغارت ملت ایران هستید. ننگ
ونفرت برشما طایفه خونخوار ووحشی که
جوانان برومند ایران را قربانی خدای
دروغ کعبه کردید. دست از این فریب ومردم
کشیها بردارید. در جهان قتل وغارت شما خدا
وامام معصومی وجود ندارد
تا خواستار آزادی ورهایی مردم محروم
باشد. امپریالیستها وغارتگران
جهان با کمک
شما مسلمین
خودفروخته وارتجاعی جوخه های اعدام را در ایران
برپا می کنند. وشما پیشانی سوختگان وامام
پرستان جوابگوی این جنایت ها هستید.
دستاورد های تاریخی و
دسترنج مبارزان
انقلابی ایران را زیر نعلین ملایان
انگلیسی قربانی
نکنیم
|
دمكراسي وعدالت اجتماعي يك كالا اجتماعي است كه نه درعرشه الهي
قابل توليد است و نه بتوسط خدايان به رحمت به بندگان اعطا داده
خواهد شد. دمكراسي جزئي ازواقعيت زندگي اجتماعي انسان است كه
همواره ازمناسبات توليدي و روابط متقابل انسانها درهردوره اي
متاثرخواهد بود. دمكراسي يك كالا وپديده اجتماعي است كه براي رسيدن
به آن انسانها نياز به عادت تمرين آن را دارند. دمكراسي نوعي كالاي
مصرفي است كه هرفرد بايد بطور روزمره درزندگي خود، عادت به مصداق
آن كند. همان طور كه جامعه كمونيستي اساسا" يك عنصر عادت رادرذهن
وزندگي انسان براي دستيابي دمكراسي واقعي تداعي مي كند. جاي تعجب
نيست که کمونیستها نمي توانند دمكراسي رنگ رو گرفته
ازپوچي هاي آسمان تباهي ها وسراي عاري از عدالت سرمايه داران را
تحمل كنند.
ماركس ماهيت دمكراسي سرمايه داري را كه هرچند سال
يكباربه ستمكشان اجازه مي دهد، تصميم بگيرند كه كدام نماينده طبقه
ستمگران و استثمار كنندگان در پارلمان حقوق اكثريت رالگدمال
نمايند، به باد تمسخر مي گيرد.
دمکراسی مولود نظام سرمایه داریست که
پرولتاریا
با حکومت خویش
مهر واقعی بر
پیشانی آن می کوبد
|
وجه تمايز كمونيستها
كمونيستها همچون خيالبافان و بهشت خواهان،
امانتي دروغين وخالي ازواقعيت هاي اجتماعي را به زحمتكشان
ومحرومان جهان
وعده نميدهند
کارل
مارکس می گوید
:
"وجه تمايز كمونيستها با ساير احزاب پرولتري در اينست كه از يك طرف در جبهه
هاي مختلف ملي وبين المللي با بورژوازي مي جنگند و درطرف ديگر در هر مرحله
اي كه مبارزه ميان سرمايه داري و پرولتاريا درجريان است ، هميشه نقطه مشترك
جنبش را سازماندهي مي كنند،
پس كمونيستها درعمل نيروي محركه حزب طبقه كارگران تمامي جهان اند".
شعبد
ه بازي جنگ ملايان با امريكا
جمهوری اسلامی دیگر تیری در کمانه ندارد

اسلام وتشکیل سپر محافظ برای دفاع ازمنافع
ابر قدرتها
ی روس وچین
درایران
خمینی
پدرپيرجمهوري جباران اين ديكتاتورمتكبرو خون خوار دربار عصمت
وطهارت به خوبي مي دانست كه اسلامش فرزندان خلفي را دركيسه علم
وعدالت ندارد.
|
سجاده سبز
کشیدن برروی جنایات مذهب خون وخونریزی
خطا ست
اسلام جز
خون ریزی وکشتارانسانها
توشه ی دیگری در کیسه ندارد
ریشه این قوم
خون وخونریزی
بر
مردمان هزاروچهار صد
سال پیش اعیان شد و اما
افسوس که این حقیقت هنوز برمردم زمان ما
آشکار نشد. مردم را
بیش از این فریب ندهید. اسلام همین است که خمینی در بهمن 57 برآن حکم خدایی
داد . حال این پرچم سبز دمکرات خواهان اسلامی از زیر لحاف کدام
رندی بیرون آمد
،
این را هنوز مردم ایران
بدرستی نمی دانند.
پناه بردن به دمکراسی بورژوازی
، مردم
ایران
را ازفقر نجات نمی دهد
---------------------------------------------------------------------------------------------------
سوسیالیسم
نخستین مرحله کمونیسم
به
اعتقاد ماركس "
سروكارما
باآنچنان جامعه كمونيستي است
(منظور
انقلاب سوسياليستي )
تاكيد ازماست، كه برمبناي خاص خودتكامل يافته باشد ، يعني آن جامعه ايست كه تازه
ازدرون همان جامعه سرمايه داري برون مي آيد.ولذا از هرلحاظ اعم از اقتصادي واخلاقي
وفكري هنوز مهرو نشان جامعه كهنه اي راكه ازبطن آن برون آمده با خوددارد".
مارکس می گوید:
دولت کارگری يعني آن پرولتاريايي كه تحت ايده لوژي طبقه كارگر
بصورت
طبقه حاكم متشكل شده باشد
--------------------------------------------------------------------------------------------------
مهدی موعود
وماموریت پایان یافته
ایران سالهاست که سایه جلوس حضرت معصومه ها و
گلدسته های طلایی امام رضای غریب را که حال بیش از یک سوم زمینهای
بایر ودایر ایران به نام اوست بر آرامکاه کوروش کبیر تحمل کرده است .
بیش از این سنگ مذهب
اسلام را به سینه نزنید . اسلام چه درگذشته وچه درشرایط حاضر
ویا حتی آن زمانی که مهدی موعود وخیالی مسلمین می آید
راهی به جز کشتار وخون ریزی برای پیروانش باقی نگذارده است.
هرچند با نابودی
وبرچیدگی نظام جمهوری اسلامی در ایران مذهب می تواند سالها به عنوان یک امرخصوصی دراذهان اقشار مختلف باقی بماند،اما
ظهور دوباره وحکومت برمردم را باید امام غایب دربهشت خدایان خواب
بیند.اینجاست که
لاجرم امروز به چشم
خود
می بینیم
که اگر مهدی
موعود می آمد،
چه بسا
حال وی هم درزندانهای ولی فقیه مسلمین گرفتار می بود
.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
فرق انقلابها
انقلاب دمکراتیک
مردمی یک موضوع،
و انقلاب سوسیالیستی
بحثی دیگر
انقلاب دمکراتیک
خلقی را سرمایه داری برای به بند کشیدن کامل طبقه
مولد جامعه نیاز دارد. درحالیکه
انقلاب سوسیالیستی یا به عبارت دیگر انقلاب اجتماعی حربه رهایی طبقه کارگراز
این مزدوریست .
مارکسیسم تنها ایده لوژی
طبقه کارگراست که زحمتکشان جامعه را به معنای واقعی از شر استثمار وبردگی
نجات خواهد داد
انگلس
در باره دولت
همه به اين تصورعادت كرده اند كه تمامي امورومنافع مشترك همه جامعه جزازآن راه كه
تا كنون نظم يافته ، ازطريق ديگري نمي تواند منظم شود. يعني توسط دولت و مقامات
مستقردولتي ،وخيال مي كنند كه وقتي از اعتقاد به سموروثي دست كشيدند وبه جمهوري
دمكراتيك قسم خوردند، گامي جسورانه و قابل توجه به جلوبرداشته اند. اما درواقع ،
دولت هيچ نيست مگرماشين يك طبقه براي اختناق طبقه ديگر. واضح است، كه اين ماشين در
جمهوري دمكراتيك دست كمي از همان ماشين در سلطنت ندارد ودربهترين حالات بلائي است
كه پرولتارياي پيروزمند، درنبرد برای تسلط طبقاتي به ارث مي برد.
|
خیانت به سوسیالیسم
وقتی
سوسیالیسم
باالهام گیری از رویزیونیسم دردل
دولت کارگری جا خوش می کند،
شانس بيشتري براي تحقق آرمانهای
ماركسيسم جهت رسیدن به جامعه بی طبقه باقي نیست. اینجاست که
لاجرم دم خروس
رویزیونیسم
درهرشرایطی از
زیر لحاف سرمایه
داری بس پیدا ست.
:مارکس
می گوید
مبارزه طبقاتي ناچار كاررا به ديكتاتوري پرولتاريا منجرمي
سازد
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کلامی چند در باره
دمكراسي
دمکراسی سرمایه داری یک حربه دمکراسی پرولتاریایی واقعیتی
دیگر
تكامل دمكراسي فقط ازطريق ديكتاتوري پرولتاريا مي گذرد وازطريق ديگري نمي تواند
بگذرد. زيرا به عقيده
لنین
"درهم
شكستن ونابودي سرمايه داري ستمگر فقط از عهده پرولتاریا بر می آید"
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سخن روز
وقتي ازمنظرآسمان به زمين نگاه مي كنيم ، درمي يابيم كه ميليون ها
كودك سياه و سفيد هريك به فراخور شرايط محيطي و اجتماعي
خویش با سرنوشت
مرگ و نيستي گرسنگي وفقردست وپنجه نرم مي كنند. اين كودكان محروم
و عقب مانده از جمع خوشبختان كره زمين به الطبع حال به حق اجازه
دارند، ازخالق خويش سئوال كنند، به كدام جسم وروح شخصيت،آزادي و
خودمختاري عطا نمودي؟ ما به اندازه يك ......... درروي زمين
توارزش برين نداريم. مانمي دانيم آزادي وبرابري يعني چه. مابا
عدالت وبرابري ورفاه اجتماعي تودرروي زمين بيگانه ايم .
ماجهان
عاري ازظلم وستم طبقاتي ترا به يقين نمي شناسيم. ازعلم ودانش،
سواد
و معلومات،خوشبختي، آزادي عقيده، توشه اي اندوخته دركيسه
نداريم .اما آنچه كه ما داريم و مي دانيم اين است كه تمامي
اختلافها وفقروبد بختي جهان تو از آن مااست.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از
انقلاب بهمن 57 درس بگیریم
دیکتاتور ها
دوباره از نو می رویند
جمهوری سبز درعمل از
جمهوری سیاه 57 بهتر نیست
درراستای
مبارزه با دیکتاتوری ملایان،
نمایندگان سرمایه
داری وقسم خوردگان مذهبی را به بهانه دمکراسی خواهی سوار بر انقلاب
زحمتکشان نکنیم
ناکجا آباد انقلابی وپیروی از لیبرالیسم مذهبی
،خرده دمکراتها ی
جناحی را به مقصد مدنیت وآزادی
درایران هدایت
نمی کند
زحمتکشان وکارگران ستم دیده
قیم نمی خواهند. جهت وپیکان مبارزه مستقل وضد امپریالیستی مردم ایران را به
بیراهه لیبرالیسم واصلاح طلبی دینی سوق دادن خیانت محض است
-------------------------------------------------------------------------------------------------
رویکرد
انقلابی آری
ارتجاع
گرایی هرگز
بي گمان
آنانكه مثال كودكي براي به دندان گرفتن سينه مادردراين برهه اززمان شتاب و
بي قراري مي
كنند، درك نكرده اند كه پيش تاريخ انسان، يعني مرحله گذرونابودي
امپرياليسم وبرچيدن مناسبات خصوصي حاكم بر مناسبات كاروسرمايه درجهان واهي،هنوز
ازاين ديارباقي رخت برنبسته است. اين انديشمندان وتئورسيين هاي مرتجع خبطه مدني
شرق و غرب
،
خرده بورژواهاوانقلابي نماهاي جناحي
،لیبرالیسم وسکولاریسم خواهان وابسته
به منافع بیگانه
كه برگورخالي نظام سرمايه داري ودمكراسي دروغين وننگين او في البداهه گريه مي
كنند، نمي دانند
انسان باتوجه به ميليون ها سال عقبه تاريخي خويش،
هنوز مثال نوزادان و كودكان چشم برعرصه گيتي ندوخته است و ايضا" هنوز نمي داند
كه جهان جاي دادن كفاره براي گناهان وشرارت هاي بخشيده شده نيست و نبايد مثال
مستان ودقل كاران براي پادشاه آسمانها وخدايگان دست پرورده انسان
برروي
زمين كف زد.
پش بسوی مبارزه ضد سرمایه
داری پیش بسوی حکومت انقلابی کارگران
ایران
----------------------------------------------------------------------------------------------
پیش بسوی جمهوری سوسیالیستی
ایران
در راستای مبارزه با استبداد
باید پرچم سرخ کارگران را بالا
برد
درکوران
مبارزه طبقاتی این مارکسیسم است که
سرانجام حقوق حقه زحمتکشان را تحت
رهبریت حزب طبقه کارگر
برتارک جامعه نابرابر سرمایه داری می کوبد .
اینجا ست که هیچ
گروه ودسته ی
اقلیتی را ادعایی برای رهبری وحکومت
بر مردم نیست
************************************
وظیفه تاریخی سوسیالیسم
بايد عموم مردم را ازاين باورغلط برحذر داريم كه سوسياليسم با
اعمال ديكتاتوري پرولتاريا براي بقاوحاكميت قدرت سياسي خويش تلاش مي كند. بايد
به طور منطقي توضيح دهيم كه كمونيسم براي حاكميت و اعمال زورو قدرت برعرصه
اجتماعي ومردمي قيام نمي كند. زيرا كمونيستي كه به قدرت و حاكميت خويش درجامعه
دل خوش مي كند را بايد به دست مردگان وفراموش شدگان تاريخ نصيحت كرد.
پرواضح است، محتواي انقلاب سوسياليستي ودگرگوني هاي اجتماعي،
سياسي در ئنتيجه خودآگاهي و شعورطبقاتي پرولتاريا دريك پروسه طولاني وعميق
تاريخي حريف قدري را به مبارزه ورودررويي دعوت مي كند تا با خردكردن
كمراوبتواند ازنظرتاريخي واجتماعي مناسبات جامعه سوسياليستي راتحكيم وقوام
بخشد.
--------------------------------------------------------------------------------------------
از ابومسلم خراسانی تا چوبه
های دار جمهوری اسلامی

آقای خامنه ای شرم کنید
اعمال زور وقدرت دربرابر جوانان محروم ایران پیروزی
نیست
زمین اگر
پیکر شما را
در خود پذیرا باشد
، ما به
وجود این جهان هستی
وخاک آن زمین شک خواهیم کرد
این حقانیت طلبی تاریخ است که
به یکباره
امام و قرآن
را این چنین در آتش
قهرخود می سوزاند
بطوریکه
به قرار تاریخ مذهب شیعه از امام علی تا حسن عسگری هم بدست مردمان
دوران خویش کشته شدند
این تنها شخص ولی فقیه
ویا حکومت اسلامی نیست که جوانان محروم ایران را
به دار می آویزد ،
بلکه این دستورات الهی در قرآن است
که این چنین حکم بر قتل کافر
ومشرکین دارد.از این
نظر است که اقای خامنه ای هم
به عنوان ولی امرمسلمین
و نماینده ونوکر بلامنازع مافیای چین وروسیه خود بر این تکلیف
الهی تاکید دارد که
عالما می گوید
:
آری ای لامذهب - من از اولیای فقیه
وسردار سپاه ثارالله ام که
بنا برحکم
وظیفه دینی
،
باید طناب دار بر گردن
مخالفان اسلام اندازم
،
گرنه همچون تو در آتش دوزخ
خدای خویش می سوزم
تعجب جایز نیست،
اسلام همین است که ولی مسلمین می گوید.
شما اگر قرآن بهتری از قرآن خدا سراغ دارید باید آنرا به پیغمبرمصطفی
ارزانی فرمایید .
قتلو فی سبیل الله
، شلاق زدن ودست بریدن ها،
وبی حق کردن وسنگساری زنان
وحراست ازمالکیت خصوصی مگر از ویژگی های
بارز اسلام
ودستورات الله
نیست که هر مسلمان مقلدی امروزه
ملزم به قبول آن و گردن نهادن بر
پیامد های اجتماعی
-
انسانی آن خواهد بود.
آنکه ازبراستثمار وغارت مردم
یکشبه تاجر
شد تعجبی نیست که چرا قرآن نخوانده
این چنین ملا شد
انقلاب
اکتبر وتاریخ مبارزات ضد سرمایه داری
وقتي يك رديف جريانات تاريخي راكه انسان ها
راتغييرمي دهد، دربطن حاكميت ديكتاتوري پرولتاريايي
تجربه كرده باشيم،آنوقت سوسياليسم درعمل وبه آساني به
انزوا ونابودي درنمي غلطد.
آنوقت ديگر نعره وپرواز
كركسان سرمايه داري را پس از گذشت هشتاد سال ازانقلاب
اكتبر روسيه برنعش بي رمق سوسياليسم
دولتی
نمي بينيم.
انقلاب
اکتبر كه امروزه ظاهرا از نظر
سرمایه داران
درمضامين تهمت وافتراح قراردارد، تجربه اولين انقلاب كمونيستي است.اين
خروش انقلابی وتاریخی زحمتکشان تجربه شکست و
سرشكستگي ها نيست بلكه اميد و آرزوهاي كمونيستها است كه دردل بيمناك سرمايه داري
تواما" جاخوش نموده است وبوقت تاريخي اش دوباره بر آشيانه ويران شده سرمايه داري
درقرون اعصار خواهد تاخت.
مارکس می گوید:
سرمایه
داری نمی تواند درروند مبارزات طبقاتی
بنابرحکم تاریخی
درمقابل
حقانیت سوسیالیسم
بگریزد
|
مارکس
:
تمام طبقات پيشين، پس از رسيدن به سيادت، ميکوشيدند آن
وضع و موقع حياتى را که بچنگ آوردهاند تحکيم کنند و
تمام جامعه را به شرايطى که طرز تملک آنها را تأمين
کند، تابع سازند. اما پرولتاریا
تنها زمانى ميتواند نيروى مولده جامعه را بدست آورد
که بتواند شيوه کنونى تملک خود و در عين حال همه
شيوههاى مالکيتى را که تاکنون وجود داشته است از ميان
ببرد . پرولتاریا از خود چيزى ندارد که حفظش کند، او
بايد آنچه را که تا کنون مالکيت خصوصى را حفاظت مينمود
و آنرا مأمون و مصون مي
ساخت نابود سازد.
پرولتار مايملکى ندارد،
مناسبات
وى با زن و فرزند با مناسبات خانوادههاى بورژوازى
هيچگونه وجه مشترکى ندارد.
کار نوين صنعتى و شيوه نوين
اسارت در زير يوغ سرمايه، که خواه در انگلستان و
فرانسه و خواه در آمريکا و آلمان يکنواخت است، هر گونه
جنبه ملى را از پرولتاريا زدوده است. قانون، اخلاق،
مذهب، براى وى چيزى نيست جز خرافات بورژوازى که در پس
آنها منافع بورژوازى پنهان شده است.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پنداشتهای خرده بورژوازي
قبول
پنداشتهای خرده بورژوازي واصراربرحقانيت جامعه دين سالاري وحراست ازمالكيت
خصوصي درپروسه تحقق انقلابهاي ضدامپرياليستي وسوسياليستي يعني تفكيك وجدايي
روبنا
از
زيربنا. يعني فراق وجدايي ميان انديشه، جامعه وفرداست كه في النفسه
حقيقت آشكار ميان هستي و نيستي و حق وباطل رانمايان نمي سازد. پرواضح است كه
تفكرانتزاعي عاميان وساده انديشان جوامع سرمايه داري و آخرت جويان عرصه مذاهب
آسماني همواره با سرپوش نهادن بر تضادهاي اجتماعي، اقتصادي ازارزيابي وشناخت
تغييروتحولات بنيادين جوامع انساني
دورمي مانند. اماجريان فكري وسياسي كه مي
خواهد
دليل آشفته بازار سياست وچكونگي منش طبقاتي اقشاروطبقات اجتماعي وفرهنگ غالب
ومغلوب حاكم برروابط اجتماعي را بدرستي بشناسد، بايدازگذرگاه واقعيت هاي اقتصادي
و تضادحاكم درروند كار وسرمايه عبورنمايد.
تنهااين مردمان عامي كوچه وبازارنيستند كه ازاين گفته شگفت زده مي
شوند: انقلاب ودگرگوني هاي سياسي واجتماعي ريشه دردل مناسبات توليدي حاكم
درجامعه دارد. روشنفكران وبورژوا دمكراتهاي بسياري درجهان امروز وجوددارند كه
بنوبه خودوقتي درافكارانتزاعي ودراقليم انديشه هاي محض بورژوازي ومذهبي
خود
گرفتارمي آيند، ناگزير حقايق وواقعيت هاي اجتماعي واقتصادي راانكار ولگدمال
مي كنند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
جنبشهای سوسیالیستی در تیررأس
سرمایه داری
وظایف حکومتهای اسلامی
برای سرکوب کمونیستها
این یک ننگ
وتحقیر بیش نیست که باور کنیم
:
تاریخ آزادی ودمکراسی یک ودیعه تاریخی نزد امامان
معصوم وحکومت های اسلامی به امانت گذارده است.
باید باور داشت که سرمایه داری جهانی برای تحقیر واستثمار بیشتر
خلقهای محروم در کشورهای تولید کننده نفت به خصوص در
کشورهای صاحب منابع اولیه انرژی همواره یک ردیف از
حکومتهای اسلامی را همانطور که تا به حال در ایران
وعربستان وتر کیه شاهد آن
شاهد هستیم مامور دفاع از
منافع سر مایه داری وقلع وقمع جنبش ضد
امپریالیستی نموده است. بزر گترین دستاورد این
اقدامات خصوصا در ایران وترکیه این بوده که امپریالیستها
همواره توانستند تا کنون به کمک فاشیستهای مذهبی در
ایران ویا لیبرال های مذهبی در ترکیه
جنبش های سوسیالیستی و کمونیستها را
تا حدودی در این
کشور ها از صحنه مبارزات
ضد امپریالیستی
حذف
نمایند.
رهایی
از شر سرمایه داری
شرط اصلی رسیدن به آزادیست
---------------------------------------------------------------------------------------
زوال دولت سوسیالیستی
محمد نایب آقا
لنین می گوید: "زدن سروته ماركسيسم به
اين نحو كه آنارشيستها با ملغا كردن دولت، سرنگوني
قطعي و ناگهاني آن راخواستار شده اند ، معنايي جز تنزل
به مرحله اپورتونيسم ندارد. زيرا با چنين تفسيري تنها
تصورمهيبي درباره تحولات آرام و بي صداي سرمايه داري
در پروسه گذر به كمونيسم برجاي مي ماند. بنابراين
مفهوم توده اي آن يعني زوال يافتن دولت ، بدون شك اگر
نفي انقلاب نباشد، پس سايه افكندن بر روي آنست" .
 
جنگ درسوریه آخرین پرده آدم
کشی
امپریالیستها
در جهان
نیست
کاپیتالیستها پس از بمب گذاریهای اخیروعملیات
تروریستی گروههای مختلف اسلامی که تا کنون منجربه کشته
شدن صدها نفرازمردم بیگناه در سطح جهان شده است
دریافته اند که چه اشتباه عظیمی در رابطه با دنبال
کردن سیاستهای سیاسی و فرهنگی خود برای مقابله با
سوسیالیسم وبه ویژه زنده کردن اسلام از
بطن هزاروچهارصد سال گذشته و قراردادن آن به عنوان یک
سپر سبزمبارزاتی مقابل مارکسیسم مرتکب شده اند. بدیهی
است کسانی که نهالهای این باغ اسلامی را آبیاری کرده
اند حال اجازه دارند از درختان این باغ اسلامی
میوه های رنگارنگ چینند.البته این جوانان زیر هیجده
سال سرخورده مسلمان که عاشقانه برای رسیدن به بهشت
موعود صدها نفر ازمردم بیگناه را تا کنون باخود به
هلاکت رسانده اند جزو میوه های نارس این باغ اسلامی
محسوب خواهند شد.
|
سیاستهای سرمایه داری در پروسه مبارزات
ضد امپریالیستی
سرمايه داري ازآنجائي كه جريانهاي فكري مذهبي خرده بورژوازي وعقب گرايان رادرراه
تحكيم مناسبات و حاكميت خويش مفيد مي بيند، پس همواره از مبلغين اديان مختلف
وديدگاههاي ضد سوسياليستي وخرده بورژوازي اقوام مختلف برعليه كمونيسم به نحوممكن
بهره مي گيرد. به ويژه اين
كه نخبگان سرمايه داري درطول پنچاه سال گذشته دريافتند كه دراين مقطع اززمان و
مكان، انقلاب سوسياليستي مرحله پاياني و شكل يافته تضادهاي كاروسرمايه ودگرگوني هاي
عرصه اجتماعي،اقتصادي دربسياري ازكشورهاي عقب نگاهداشته شده ودرحال توسعه جهان
نيست. پس به سادگي جنبش هاي دمكراتيك وملي رابراي تقويت و تثبيت مناسبات خويش در
مقطعي اززمان به مبارزه وزورآزمايي دعوت مي
كند.
از يك طرف احزاب به اصطلاح سوسياليستي و كمونيستي
رادراروپا تشويق به مبارزه مي كند ويا ازطرف ديگرتوان وقدرت انقلابي يون و سياسي
يون جوامع عقب نگاهداشته شده رادربرابر رژيمهاي ديكتاتوري به ضعف تحليل مي
برد.دردوره اي سوسياليستها و دمكرات نماهاي چپ وراست رادرراس قدرت مي
نشاند.ويادروقت دگرمرتجعين مذهبي وخود فروختگان اقوام مختلف راسوار برقدرت مي كند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
اخلاق وحقوق
حقایق جاویدان
انگلس
درکتاب آنتی دورینگ
می گوید;
ماهرگونه ادعائي را كه بخواهد يك جزم
اخلاقي را به عنوان قانون اخلاق ابدي ، قطعي و
همواره لايتغير را به ما تحميل كند، به اين
بهانه كه جهان اخلاقيات هم پرنسيب هاي
پابرجائي دارد كه وراي تاريخ و تفاوتهاي
خلقهاست ، رد مي كنيم.
برعكس ماادعا مي كنيم كه
تمام تئوريهاي اخلاقي تا كنوني ، سرانجام
نتيجه ي شرائط اجتماعي ، اقتصادي همان مرحله
است. و همانطوريكه جامعه تا به امروز براساس
تضادطبقاتي درحركت بوده ، همانطورهم اخلاق
طبقاتي بوده كه با تسلط و منافع طبقاتي طبقه ي
حاكم را توجيه كرده و يا اينكه هنگاميكه طبقه
تحت ستم به اندازه كافي قوي بوده، نارضايتي
عليه اين تسلط و منافع آينده زحمتكشان را
نمايندگي نموده است. اينكه درمورد اخلاق ،
نظيرديگر بخش هاي شناخت انساني ، پيشرفتي صورت
پذيرفته ، به هيچ وجه مورد شك و ترديد نيست.
ولي ماهنوز ازاخلاق طبقاتي برترنرفته ايم.
.---------------------------------------------------------------------------------------------------------
سوسياليسم و کمونيسم
انتقادى-
تخيلی
بر گرفته از کتاب منشأ خانواده، مالکيت خصوصی و دولت -
فصل اول و دوم
به قلم فردریش انگلس
اهميت سوسياليسم و کمونيسم انتقادى
تخيلى با تکامل تاريخى نسبت معکوس دارد. به همان نسبت که مبارزه طبقاتى
بسط مييابد و شکلهاى مشخصترى بخود ميگيرد، اين کوشش تخيلى براى قرار
گرفتن مافوق اين مبارزات و اين روش منفى تخيلى نسبت به اين مبارزات هر
گونه اهميت عملى و صلاحيت تئوريک خود را از دست ميدهد.
...........................................................................................................................................................
در حاشیه جواب
به تلا شهای مهرهای سوخته رژیم
منحط وفاسد اسلامی همچون اکبر گنجی ها ونوری زادهها برای
حفظ
اسلام درایران
با
ما از آزادی ایران ورهایی ملت سخن مگو ای جاهل که تو
خود سالهاست قلاده اسیری وبندگی مذهب اسلام را برگردن افکندی
---------------------------------------------------------------------------------------------
جدال در تاریخ
وقتي
عيسي مردگان را به زندگان زمين اشارت مي دهد وموسي كليم الله زندگان
رادركام آب درياهاي خروشان به آتش دوزخ رهنمون مي سازد. وياابراهيم
خليل الله برای ارتقای جایگاه بالا تر درعرش اعلا فرزند خويش را به پاي
خداي كوهها به قرباني هديه مي برد ومحمد مصطفي پيروان مخلص خودرا به
بندگي واطاعت بي چون وچرا به سیاه سنگ مکه وظهور مهدي موعود به دروغ
بشارت مي دهد، ماركسیسم بی دلیل طبقه کارگر را برای مقابله
ورودررویی با نظام سرمایه داری به صف نمی کشد.تنها
در پس این رودررویی وپیروزی انقلاب پرولتری وحاکمیت زحمتکشان است که
تمامی ناملایمات وزخمهای تاریخی واجتماعی تاریخ بشرالتیام می یابد.
گریز از آزادی
تنهااين مردمان عامي كوچه وبازارنيستند كه ازاين گفته شگفت زده مي
شوند که: انقلاب سوسیالیستی وبروز دگرگوني هاي سياسي واجتماعي ريشه
دردل مناسبات وروابط توليدي حاكم درجامعه دارد. بلكه روشنفكران
وبورژوادمكراتهاي بسياري درجهان امروز وجود دارند كه بنوبه خود وقتي در
افكار انتزاعي و در اقليم انديشه هاي محض بورژوازي ودالان گاههای
پوسیده وهولناکه مذهبي ملی خود گرفتارمي آيند، ناگزير حقايق وواقعيت
هاي اجتماعي واقتصادي
عصر حاضر
را انكار ولگدمال مي كنند.
ايده
لوژي آلماني وبهترين تئوريهاي ماركسيسم
آنچه كه
فويرباف درسخنانش راجع به ماترياليسم بحث مي كند،
ماركس به طريق بسيار هوشمندانه آنرا ثابت مي كند. بويژه در
ايده لوژي آلماني ماركس وانگلس روشن مي سازند كه آگاهي
طبقاتي انسان سرمنشأ تمامي دگرگوني هاي اجتماعي و اقتصادي
اند.
در ايده لوژي آلماني اين
پیشگامان
ايده لوژي ماركسيسم بر توسعه وتكامل تاريخي جامعه و نقش
دولت بعنوان سازو برگ و قدرت بورژوازي تاكيد نموده اند. در
اينجا بهترين تئوريهاي ماركسيسم و نقش تاريخي و سرنوشت ساز
پرولتاريا رنگ و روي ديگري يافته است.
به طوریکه
براي اولين باردر تاريخ بشر، پرولتاريا بعنوان طبقه اي
توانا وسرشاراز قدرت و نيرو و شادابي قدعلم خواهد كرد. در
ايده لوژي آلماني اختلاف ميان فرمهاي مالكيت در جوامع كهن
و جامعه آينده ( سوسياليسم) معلوم مي گردد. به طوري كه
به وضوح
ثابت مي شود كه تمامي دگرگوني ها درتاريخ وصورت بنديهاي
اجتماعي ريشه دردل مناسبات طبقاتي و تضادميان كاروسرمايه
يا بعبارت ديگر بقول ماركس:
توليد وفرمهاي ارتباطي دارد. تا به آنجا كه اين تضاد
هاهربارصورتبندي اجتماعي ديگري راتداعي مي كند.
|
الزام برای آزادی
پرولتاریا نمی تواند خودرا از شر سرمایه داری خلاص کند، مگر
اینکه شیوه مبارزه خود را در مقابل سرمایه داری جهانی سازد. شروع این
مبارزه اگر چه با انقلابهای روسیه وچین در قرن نوزدهم آغاز گردید، اما
به عقین فروپاشی وبرگشت دوباره این کشورها به جلگه کشورهای سرمایه داری
در قرن بیست ویکم دلیلی برای پایان مبارزه پرولتاریا دربرابر سرمایه
داری ویا در واقع غروب ایده لوژی مارکسیسم در این مقطع از تاریخ نیست.
زیرا به قرار مارکسیسم حل تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی بدون
از بین رفتن مالکیت خصوصی وتحقق حاکمیت مالکیت جمعی بر وسایل
تولیدی میسروممکن نیست.درواقع نحوه توزیع عادلانه ثروت در جامعه تنها
یک شعار قشری وبرگرفته از امیال انسانی نیست، بلکه این شعارخود یک نیاز
غیرطبقاتی وحاصل روابط اشتراکی ومترقی میان انسانها بعد از دوران
سرمایه داریست نه قبل از آن. در چنین جامعه ای بدیهی استکه طبقه مولد
وزحمتکش جامعه دیگر مجبور به کار مزدوری و فروش نیروی کار خویش نیست.
این سیستم اجتماعی ونحوه زندگی
مردمان درآینده بی شک انسان را از نظر مقام وجایگاه اجتماعی به
بالاترین سطح شخصیت تاریخی خویش ارتقا خواهد داد.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
فریدریش انگلس
دولت
-
خانواده ، تعليم و تربيت
نقد
سيستم اجتماعي گرانه ي
جديد " آقاي دورينگ
انگلس
درکتاب
انتی دورینگ
می
گوید
:
همان
طوري كه آقاي دورينگ قبلا" مي پنداشت كه توليد اجتماعي را مي توان بدون
دگرگون كردن خودتوليد جانشين شيوه ي توليد سرمايه داري ساخت ، در اينجا
نيز تصور مي كند كه مي توان خانواده ي بورژوائي مدرن رااز تمامي پايه
اقتصادي آن جداكردبدون اينكه ازاين طريق تمامي شكل آن تغيير كند. شكل
مذكور براي او آنچنان تغيير ناپذير است كه وي حتي " حقوق روم باستان "
را اگرچه بشكلي تقريبا" جلا يافته تر" تا ابد براي خانواده تعيين كننده
مي داندو خانواده را تنها بشكل يك واحد ارث گذاريعني متملك مي تواند
تصور كند.
--------------------------------------------------------------------------------------
کارل مارکس در باره مذهب
اساس نقد مذهب اين است
که انسان مذهب را آفريده، خدا و مذهب انسان را خلق نکرده. مذهب در واقع
خودآگاهى انسانى است که هنوز خود را بازنيافته يا خود را باخته و از
دست داده است. اما انسان يک موجود انتزاعى فارغ از جهان اطراف خود
نيست. انسان، انسان جهان، دولت و جامعه است. اين دولت و جامعه، مذهب را
توليد مى کنند. مذهب تئورى عمومى اين جهان است. دائره المعارف آن و
منطق آن در يک فرم و ظاهر عامه پسند است. معنويات اين جهان و زمينه
عمومى توجيه اين جهان است. انعکاس ذات بشرى در يک قالب شبح گونه است.
مبارزه عليه مذهب از اين رو مبارزه اى غير مستقيم عليه جهانى است که
مذهب معنويات آن را مى سازد. ستم مذهبى، انعکاس و بيان ستم هاى واقعى و
ملموس است و اعتراض به مذهب، اعتراض به ستم هاى اين جهان
است.
مذهب آه مخلوق ستمديده است، روح جهان بى روح و قلب جهان قسى القلب است.
مذهب افيون مردم است. اعتقاد به مذهب که يک خوشى و سعادت خيالى و
دروغين را در بين مردم بوجود مى آورد، در واقع نشانه خواست و تمناى
مردم براى دستيابى به خوشحالى و سعادت واقعى در جهان است. اين خواست که
مردم بايد توهم در مورد موقعيت و شرايط مادى شان را کنار بگذارند به
اين معنى است که بايد خود اين شرايط و موقعيت را (که براى توجيه خود
محتاج به توهم و خيال سازى در بين مردم است) تغيير دهند. از اين رو نقد
بهشت و مذهب تبديل به نقد جهان زمينى مى شود، نقد مذهب به نقد قانون،
به نقد الهيات و به نقد سياست منجر مى شود.
سخنی با ولی فقیه
ما با قلم به مصاف شمشیر
شما آمدیم
خلق انقلابی ومردم فقیر
ایران باید ابتدا با اربابان چینی وروسی ملایان تسویه حساب
کنند
این چینی وروسهای فاشیست حلقه
طناب مرگ را بر گردنه انقلابیدن ومتراضان تنگ تر می کنند
شما به عنوان ولی فقیه حتی وظایف
دینی خود را هم فراموش کردید. این شمایید که تا سر به منزل مقصود امامت
دادید بی گمان پشت بر خلق خدا کردید.آیا می دانید که جان از تن
مخلوق خدا گرفتن کار ومعیشت آن
"الله"
است نه وظیفه وماموریت
یک
بنده لامقدار.حال
با این شمشیر دوسر که به جان مردم افتادید شک نفرما که اگر خدایی
هم در این سرای باقی وجود می داشت به عقین از بر این شقاوت ها انگشت حیرت
بر دهان می داشت
وحال قصه آن قومی که
می خواست برای
دین عیسی دریای خون براه اندازد بماند در
اذهان که به یقین شما خود بتهایی روی آن قوم سبک
سر را
هم سفید کردید.
اگرهر آنچه که می گویید ناحقیقت باشد اما این که
کرارا در سخنان خود می گویید امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند بس حقیقت محض است.
زیرا امریکا اگر غلط کند و شمارا از سرحکومت در ایران بردارد به یقین
نوکری بهتری از شما در این جهان نمی یابد. همان طوریکه
حال به چشم خود می بینید که در این راه هنوز شاهزاده پهلوی ها
بیکارند وشما با سرنیزه سواربر حکومت جندالله پا برجا.
با
خروش
وفریاد می گویید این حرفها همه توهمت وناحق است.
پس چگونه است که شما مارا اکنون
به خاطر این چند قطره مرکب دواتی که در این حکایت ها صرف کردیم به
تعقیب واعدام
محکوم کردید.
|
سرمایه داری درآستانه سقوط
قیامهای
خلقی جهان را فرا میگیرند
سرمایه
داری دیگر قادر به ادامه حیات و کنترل جهان نیست.در واقع در اکثر کشورهای جهان
مردم فقیربرعلیه نظام کاپیتالیستی به پا خواسته اند. به ویژه پس از قیامهای مردمی
در کشورهای شمال افریقا وریزش رژیمهای دیکتاتوری از جمله برکناری قذافی و مبارک از
صحنه قدرت آکسیونهای بسیاری در کشورهای اروپایی از جمله آلمان یونان سویس
ایتالیا و امریکا در شرف تکوین است.
|
دمکراسی
سرمایه داری ویا دیکتاتوری پرولتاریا
محمد
نایب آقا
فردی
که حال سعی دارد تا دردوران کوتاه زندگی خود تمامی
اتفاقات ورویدادیهای تاریخی واجتماعی را به یکباره تجربه
کرده باشد تا سرانجام قبول کند که بعداز سرمایه داری
سوسیالیسمی در کار نیست وکمونیسم کلا منتفی است باید کلاه
بزرگی بر سر خود وآن تاریخ جعلی گذاشته باشد.
آری با رد دمکراسی سرمایه داری توسط سوسیالیسم وجایگزینی
دمکراسی پرولتری به جای آن وخصوصا با استقرار وتحکیم نظام کمونیستی درجهان
نتنها انسان از نابرابری وبی عدالتی ها رهایی خواهد یافت بلکه بساط
حکومتهای سی چهل ساله خاندانی ومروثی شاهان
وزمام
داران ریزودرشت مذاهب برای همیشه تعطیل شده وبه زباله دان تاریخ سپرده می
شوند.اینجاست که مردم وارد دوره جدید وتازه ای از تاریخ آزادی خواهند
شد.خود می کارند وخود درو می کنند ونیازی به معجزه وشفای عاجل هیچ شیادی
نخواهند داشت.
|
پایان پیش
تاریخ انسان
بورژوازی هیچ
راه گریزی برای فرارازکمند رسالت تاریخی پرولتاریا
درپیش روی ندارد
انگلس می گوید:
با
تصاحب وسائل توليد توسط اجتماع ، توليد كالائي و همراه با آن سلطه فرآورده
بر فرآورندگان از بين مي رود.تشكيلات آگاهانه و برنامه ريزي شده ، جايگزين هرج
ومرجي كه در درون توليد وجود دارد مي شود. مبارزه براي بقا فردي خاتمه مي يابد.
بدين وسيله تازه انسان ، به مفهوم معيني ، براي هميشه از دنياي حيواني خارج شده
و از شرائط حيات حيواني به شرائط واقعا" انساني قدم مي گذارد. محيطي كه شرائط
زندگي انسانها را محاط كرده و بر آنها حكمروائي مي كرد، در تسلط و كنترل
انسانها كه اكنون براي اولين بار آگاهانه و واقعا" بر طبيعت حكمفرمائي مي كنند،
در مي آيد. به اين جهت و باين ترتيب كه آنها حكمفرمايان اجتماعيت خود مي
شوند.قوانين مربوط به فعاليت اجتماعيشان كه تا كنون بر آنها بيگانه بود و به
عنوان قوانين طبيعي حاكم ، در برابر آنها قرار مي گرفت ، اكنون بوسيله انسانها،
با شناخت كامل ، بكار برده شده و تحت سلطه آنها در مي آيد. اجتماعيت خود
انسانها كه تا كنون در برابرشان بعنوان جبر تاريخ و طبيعت قرار داشت ، حال به
عمل آزادخود آنها بدل مي شود. قدرتهاي عيني بيگانه كه تابحال برتاريخ مسلط
بودند، تحت كنترل خود انسانها در مي آيند. تازه از اين لحظه است كه انسانها با
آگاهي كامل ، تاريخ خود را مي سازند، تازه از اين لحظه است كه علل اجتماعي كه
بوسيله آنها به حركت در آمده اند، عمدتا" ودرمقياس پيوسته فزاينده اي معلولهاي
دلخواه آنها را نيز بدست مي دهند و اين همانا جهش بشريت از قلمرو ضرورت به
قلمرو آزاديست.اجراي عمل آزاد كردن جهان، رسالت تاريخي پرولتارياي مدرن است. پي
بردن به شرائط تاريخي و بدين ترتيب شناخت ماهيت عمل مزبورو آگاه نمودن طبقه اي
كه امروز تحت ستم بوده و رسالت اين عمل رادارد، نسبت به شرایط و طبيعت عملش ،
وظيفه بيان تئوريك جنبش پرولتري يعني وظيفه سوسياليسم علمي
است.
|
امید
به آزادی
مستقل خواندن حکومت
های اخیر در کشورهای تونس
،مراکش
ویا مصر ولیبی وکم رنگ جلوه دادن نقش مافیای جهانی در به
بند کشیدن مردم این
کشورها معنایی جز پرده پوشی بر جنایات
وسیاستهای یکجانبه
و فاسد امپریالیستها دربرندارد.همانگونه که فجایع جنگ ویتنام در گذشته ولشکر کشی های امروز
ودیروز
امپریالیستها به کشورهای افغانستان،
عراق ولیبی جای هیچ بحث
وگفتگویی را برای دفاع از جامعه مدنیت وحقوق انسان ها در شرایط حاضر باقی
نگذارده است.
از این نظر می بینیم با آنکه دیکتاتورهایی نظیر صدام حسین،
قذافی ومبارک از مصدر قدرت کنارزده شده اند،
اما با این حال دسته جدید دیگری از نوکران سرمایه داری برای فریب مردم
و به انحراف کشیدن جهت انقلاب صف کشیده اند. به هرحال امیدواریم که سرنوشت
مبارزات مردم در کشورهای محروم افریقایی وآسیایی به ویژه نتیجه نهایی مبارزات به حق
مردم مصر ولیبی با سرنوشت انقلاب سال 57 مردم ایران گره نخورد. هرچند
روح الله خمینی دیگری در این انقلابها نمی بینیم اما این موضوع بدان معنا نیست که
گرگهای سرمایه داری خصوصا ابرقدرتهای چین وامریکا برای محرومان این
کشورها دل می سوزانند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
اعتصاب طرفداران محیط زیست جهان
را دربر گرفت
میلیون ها نفر از مردم سراسر جهان از جمله
کودکان خردسال درتظاهرات برعلیه
آلودگی محیط زیست شرکت
کردند

امروز دانش آموزان فردا کارگران برعلیه
کاپیتالیسم وغارتگران
جهان به پا می خیزند
رهبران
وصاحبان شرکت های بزرگ نفت و زغال
سنگ
جهان،به ویژه
دست اندرکاران صنعت
اتومبیل سازی امروزه مسئولیت بحران آب و هوای
کره زمین و فاجعه زیست محیطی در جهان را بر عهده دارند! به
طور کلی تولید بیش از حد
محصولات کالایی درچین ،
تولید انواع مواد
سمی شیمیایی
و هسته ای
درامریکا، و نیز تولید بیش از حد خودرو در اروپا و ژاپن ، باعث
رنج و مرگ میلیون
ها نفر در جهان گردیده است .حال وقت آن است که
همگی این اقدامات غلط
و مخرب سرمایه داران را
به خا طر سود بیشترمتوقف
سازیم.
اعتراضات اجتماعی و مطالبات
خودجوش دانش آموزان و دانشجویان و همچنین تظاهرات میلیون ها نفر از
مردم جهان در این دوره یکی
از ضرورتهای تاریخ امروز
ما انسانها به حساب می آید. تا از ضایعات
اقلیمی به طورجدی جلوگیری کنیم.
اکنون همه ما نگران
آینده کره زمین هستیم. حال باید از کوچک و بزرگ و سیاه و سفید در مقابل
صنعت هسته ای وخانمان برانداره قدرت های جهانی از جمله چین
روسیه و امریکا به ایستیم. باید به این قاتلان جهان
در چین و ایالات متحده وهند وایران فهماند که زمین و آسمان با شیوه تولید
سرمایه داری و تولید میلیون ها تن زباله
هسته ای
ومسموم کننده
درخطرانفجار است ودیروزود
زندگی انسان و
حیوان برروی کره زمین
خاموش می شود.
براین اساس هر جمعه میلیون
ها جوان
کمتر از 18 سال
همچون کرتا تونبرگ این دختر فعال وشایسته سوئدی در جهان تحت (#FridaysForFuture) اعتصاب می کنند. حتی بسیاری از افراد
بزرک سال نیز دراین اعتراضات اخیر
شرکت کردند.در
فرانسه علاوه براینکه در روز های جمعه در پاریس
دموی حفاظت آب و هوا
برگزار می شود ولی شنبه ها مثل همیشه تظاهرات جنبش اعتراضی جوانان بیکار تحت
عنوان جلیقه ها زرد
ها انجام می گیرد.
در آلمان جمعه گذشته بیش از 1.5
میلیون نفر از جمله کودکان زیر 12 سال به خیابان ها
آمدند و در
استرالیا نیز اعتراضات
مردم به سرعت با شرکت صدها هزار تظاهرکننده در یک روز آغاز شد. درمجموع
طبق گفته پلیس ، بیش از 16 میلیون نفر از فعالان
حفاظت محیط زیست در بیش از 150 کشور جهان به خیابان ها
رفتند تا نشان دهند
اگر نتوانیم گرمایش جهانی را
تا 1.5 درجه سانتیگراد محدود كنیم ، فاجعه
آب و هوا قریب الوقوع است.
وما وخدای مسیحت و الله مسلمین
هم برای توقف
وجلوگیری آن حربه موثری در دست واختیارنداریم.
انحصارطلبی
ومناسبات یکجانبه صنعت اتومبیل سازی همچون
کرمی ابعاد حیات وسرسبزی جوامع بشری
را به کام خود
فرو می بلعد . سرمایه داری امروزه برای
سود بیشتر هر چه در توان دارد وسیله نقلیه تولید
می کند وآن زمانی از این کار دست برمی دارد
که دیگر آثاری از حیات انسان بروی کره زمین باقی
نمانده باشد.
حفاظت از کلیما ومحیط زیست یک پروژه مشترک جهانی است که همه
کشورها وملتها باید درآن شرکت کنند
----------------------------------------------------------------------
تفاوت
بين دیالکتیک مارکس و دیالکتیک هگل
تفاوت اصلی
واساسی بين دیالکتیک مارکس و دیالکتیک هگل دراين است که هگل سه دوره
تاريخ جهانى را به عنوان سه گام دیالکتیکی توصیف می کند ، که قرار است
نقش بسيار بالايي در تاریخ جهانى ایفا نماید ، در حالی که برعکس مارکس
تضاد اقتصادی واجتماعی هر یک ازدوران را به عنوان اساس توسعه هر مرحله
ازتاریخ قلم داد می کند.
درواقع
دردیالکتیک تاریخی هگل ، همه چیز در آسمان و در تاریکی جامعه سیر می
کند ،تا درواقعیت موجود. اما دیالکتیک
مارکس دقیقا به حقیقت تاریخ جهانی و دیالکتیک کار و ثروت در جامعه
طبقاتی می پردازد.
بنا براین دیالکتیک در جهان بینی مارکسیسم عمدتا براساس پدیده های
طبیعی وبرمبنای زندگی واقعی انسان در تاریخ شکل می گیرد.
.............................................................................................................................................
محمد نایب آقا
به مناسبت اول ماه مه روز
جهانی کارگر
جهان بینی مارکسیسم ونقدی بر فلسفه هگل
یکی از مهمترین پایه های ماده گرایی تاریخی که توسط
مارکس و انگلس نگارش شده است ، این حقیقت معروف است
:
که تاریخ تمام جوامع تا به امروز [...] تاریخ مبارزه
طبقاتى است که با تحول انقلابى جامعه قديم به نو (سقوط طبقه سرمایه
داری در مقابل کمونيسم) ، تمام جامعه به یک اجتماع محض وعاری از
هرگونه تبعیض ومحرومیت متحول می گردد.
پرولتاريا
با هدف نهايى به منظور ايجاد يک دولت پرولترى وارد مبارزات طبقاتی در
مقابل بورژواری می شود. از اینجا به بعد ، پرولتاريا حقیقت واقعی تاریخ
زحمتکشان را برسردرجامعه منحل شده سرمایه داری می کوبد
عاقبت چین وامریکا جهان را به آتش می کشند
کورونا
مردم وطبیعت را از چنگال سرمایه داری نجات
بخشید
خلقهای جهان آگاه
ومراقب باشیم،
نظم نوین سرمایه داری کرونایی در راه است
در
حال حاضر بحث های مختلفی در مورد دلایل و مکان
منشاء بیماری
کرونا وجود دارد که آیا چین دست دراین بازی خطرناک دارد؟ به هر حال جواب
به این موضوع
بسیارمشکل است.باید منتظر نتایج
تحقیقات وآزمایشات ارگانهای
ذیربط
درکشورهای مختلف
جهان باشیم
.
درهرصورت
، در پایان این بحران
مرگبار باید مشخص شود که آیا این ویروس
با آزمایشگاه تحقیق
درمحل مبدا شهرووهان
درکشورچین ارتباط داشته
است؟ گرآری پس باید جهان با این اقدام
وحشیانه و فاشیستی
این قاتلین تسویه حساب
نماید.البته لازم نیست این
تئوری های توطئه
وبی اساس مختلف را که قصد
نهایی شان گمراهی عامه مردم جهان
می باشد ،
جدی گرفت.
زیرا
در پایان این
فاجعه ، سرمایه داران و قدرت های جهانی بالاخره باید به این سؤال
خلقها پاسخ
گویند ، که ویروس کرونا ازکجا آمد؟
و چرا با وجود این همه کشته وقربانی درجهان درچین
وبرخی از کشورهای سرمایه داری تولید کالاهای صنعتی
دوباره رونق می گیرد؟
وبلاخره اینکه
امپریالیستها باید
به مردم جهان جواب دهند که نظام نوین سرمایه داری کرونایی دراین مرحله تاریخی جهان را به کدام سمت وسومی برد ؟
جاییکه نولیبرال کاپیتالیسم همچون شکست خورد گان تاریخ برطبل
خالی می کوبد.
|
وظیفه سوسیالیسم مارکس
سوسیالیسم به عنوان فرزند ناخلف سرمایه داری
تمامی داشته ها واندوخته های خوب پدررا به ارث می برد تا
انقلاب خویش را برپایه حاکمیت وخواست زحمتکشان وآزادی جامعه
تکمیل نماید . بنابراین سوسیالیسم تا زمانیکه زخمها ومحرومیت
های دوران پدررا التیام وبهبود نبخشیده باشد یعنی فقرومحرومیت
واستثمارازجامعه رخت نبسته باشد تن به دوره کمونیسم مارکس
نمی دهد. این یعنی همان موضوعی که کمونیسم مارکس دیکتاتوری
پرولتاریا را در تاریخ محق ومسول حراست وحفاظت ازمنافع
زحمتکشان در برابر بورژوازی می سازد .مغز کلام دمکراسی
بورژوازی دراصل پشتیبان مالکیت خصوصی وانباشت سرمایه است
درحالیکه دیکتاتوری پرولتاریا نقطه مقابل این آدم خواریست.اکثر
متفکران ودانشمندان جهان بر این امراتفاق نظر دارند که
مارکسسیم نتیجه تحقیقات وکارهای علمی وعملی مارکس وانگلس است
. بنابراین پرواضح است که یک دانشمند وفیلسوف بزرگ همچون کارل
مارکس نمی تواند دیکتاتوری وزور سیاسی را چاشنی کارهای علمی
خود وانقلاب کند تااز درون آن آزادی وعدالت اجتماعی بیرون
بریزد
ما براندیشه آنیم که آرام نگیریم تا به آن روزی که جهان
رابه تغییر درآریم
...............................................................................................................
خلق
مبارزایران امام جماران را به محاکمه می کشد.
محاکمه
حمید نوری یکی ازعاملان کشتارهای دهه 60 در دادگاه استهکولم آغاز شد

درسهایی از
کشتار دهه 60 در ایران
محاکمه حمید نوری به اتهام دست دا شتن در اعدام ها
وکشتاروحشیانه سال 67 در زندان گوهردشت در شهر استهکلم آغاز شد. وی
متهم است که در مرداد سال 67 نقش عمده درقتل عمدی وسازمان شده تعداد
زیادی از هواداران یا اعضای مجاهدین خلق وسایر نیروهای چپ وانقلابی
ایران ایفا نموده است.در واقع این روند تاریخی سر آغازمحاکمه
خامنهای و رئیسی جلاد و بطور نمادین محاکمه تاریخی امام جماران به جرم
ارتکاب به صدور فتوای نسلکشی و جنایت علیه بشریت در قتلعام
67
خواهد.
........................................................................................................................................
ضرورت تكامل
تاریخ
تاريخ عبارت
است از تحقيق شرايط فعال جوامع بشري.
شرح
افكار نو، نهضت هاي انقلابي و آزادي بخش،تغييروتحولات بزرگ سياسي،اجتماعي،اقتصادي
واختراعات بزرگ بشردرقرنهاي گذشته ونیز دستيابي به سيستمهاي مدرن ارتباطي واطلاعاتي
درحال حاضرهمگي براساس ضرورت تكامل تاريخ بشر شكل گرفته است.دراين رهگذر علوم
طبيعي، علوم سياسي وذهني انسان را در بستر اين تغيير وتحولات اجتماعي، اقتصادي به
عقب رانده است.انسان
به اندازه اي بر مكانيسم و شرايط طبيعي مسلط استكه مي تواند انواع
مونوپلهاي
ارتباطي و اطلاعاتي را به نفع خودحتي خارج از منظومه شمسي
كشف و ضبط
نمايد.ولي درعمل
براي
بسط عدالت اجتماعي و برابري انسانها و توزيع عادلانه ثروت درروي كره زمين غافل و
عاجز مانده است.
.......................................................................................................................
انقلاب در
ایران

رنسانس ایران وپایان
افسانه خدایان
درجهان
مردم ایران
دیگر هیچ گونه حکومت دینی یا سلسله پادشاهی را تحمل نمی کنند.
شایسته
انسان امروزی نیست که در زیر پرچم «الله اکبر» اعراب زندگی
کند.
این «الله»
نژادپرست و امامان فاشیست وآیت الله های ریزودرشت خونخوار باید از
زندگی مردم جهان حذف شوند. یقیناً آن وقت استکه با سقوط رژیم آخوندها
در ایران نه تنها میلیون ها انسان از بند اسلام رهایی خواهند یافت،
بلکه با حذف اسلام و استقرار حکومت های دموکراتیک ومردمی
آینده مردم جهان دورنمای تازه ای می یابد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
دروغ آسمان یا حقیقت روی زمین
افرادی
که ظاهراً دو چشم ودوگوش دارند،اما
درمغز نصف عقل باقی ماندند، تنها می توانند منشأ جهان و
وجود انسان را به
"خدایان"
دروغ نسبت دهند، بدون اینکه پاسخ ودلیل علمی
وکافی برای
اثبات آن داشته باشند. آیا واقعا "خدایی" وجود دارد؟ سوالی است که هیچ
دانشمندی نمی تواند در حال حاضر بدان پاسخ
گوید. اما هر فرد مؤمنی که به نیروی فرا زمینی
یعنی"خدا" معتقد است
، ادعا می کند: این دنیا و این فقرا و ثروتمندان
واین دزدان وقاتلین
ریزودرشت روی این کره خاکی را
"خدای" اوآفریده است.

|