خلق مبارزایران امام جماران را به محاکمه می کشد

درسهایی از کشتار دهه 60  در ایران

 

برویرانه های این کشوراسلامزده دیگر بنای هیچ امارتی جایز نیست، ایران را بوی خون ومرگ  فراگرفته است

 

محاکمه حمید نوری به اتهام دست دا شتن دراعدام ها وکشتاروحشیانه سال 1367 در زندان گوهردشت در شهر استهکلم سوئد آغاز شد.او متهم است که  نقش عمده درقتل عمدی و سازماندهی شده تعداد زیادی از هواداران یا اعضای مجاهدین خلق وسایر نیروهای چپ ایران ایفا نموده است.در واقع این روند تاریخی سرآغازمحاکمه خامنه‌ای و رئیسی جلاد و بطور نمادین محاکمه تاریخی امام جماران به جرم صدور فتوای نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت در قتل‌عام 67 خواهد بود. البته این اولین بار است که یک دولت خارجی یکی از جانیان رژیم ملایان را که موجب قتل بیش از صدها رزمنده شجاع وانقلابی ایران شده است دستگیر ومحاکمه  می کند. به هرحال این محاکمه عناصر رژیم سرآغاز دوره جدیدی است برای ادامه راه مبارزانی که  با خون خود نهال جنبش دادخواهی وانقلاب مردم ایران را آبیاری کردند.جدا از نتیجه نهایی این دادگاه با محاکمه حمید نوری وتعین مجازات وی در خارج ازکشور ملایان این نوکران وجیره خواران چین وروسیه از ترس دستگیری وبازداشت دیگر جرعت بیرون آمدن از لانه هاومقرگاه های خون آلود خودرا ندارند واین امر یک دستآورد بسیارمهم و ارزشمندی برای خلق ایران و جنبش دادخواهی است. به ویژه تعقیب ومجازات عاملان این قتلها هرچند اندک ملحمی برزخم خانواده ها وباز ماندگان ستم کشیده این فاجعه هولناک می باشد اما این موضوع عملا نقطه عطفی است برای محاکمه افکار ضد بشری خمینی وبرچیدن بساط آدمکشی ولایت فقیه درایران.

حال روی سخنم با تو رفیق گمنام است. تو خوب می دانی بیش از صد سال استکه مزدوران ودست نشاندگان امپریالیستها درایران با نام شاه وخدا سراز بدن جدا می کنند.

با آنکه خلق  ایران یکی از انقلابی ترین ملل جهان شناخته می شود وسازمانها وگروهای ضد امپریالیستی این کشوراز نظر کمی وکیفی درجهان جایگاه بسیاربالایی دارند اما متاسفانه مذهب اسلام ودخالت ابرقدرتها درایران تاروپود روانی وذهنی کودکان این کشوررا از بنیان سوزانده است. می دانم که  حال هزاران آرزو دردل وصدها حرف برزبان داری.اما مطمن باش که آرزوهای نهفته در دل ترا عاقبت جوانان مبارز این مرزبوم جامه عمل می پوشانند . می گویی آنهاییکه بدون درک صحیح از مرحله انقلاب واستراتژی درست مبارزاتی نیروهای صادق خود را درمقابل جلادان رژیم خمینی ازدست دادند باید حال جوابگوی این خسارتها باشند.درجواب تورفیق شفیق خواهیم گفت مسبب اصلی این کشتارها وجلوگیری از انقلاب رهایی بخش ایران درواقع برعهده امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکاست.

این غارت خلق وسرکوب  انقلابیون ایران توسط رژیم اسلامی  وکشتار دسته جمعی نیروهای انقلابی درهیچ نقطه از جهان به این شدت مرسوم نیست، بجز دردوره رژیم نازیهادرآلمان .

آری علی اگربا شمشیردر یک روز 700 سرازگردن زد خمینی درطول حکومت ننگین اش بیش از هزاران  انقلابی را به دستور اربابان  روسی خود حلق آویز کرد.

می دانم که حال فریاد برمی آوری که این ملایان خونخوارومزدوردرمرداد سال 1367  صد ها نفراز بهترین فرزندان ایران را درزندان گوهردشت  به دار آویخته واجساد آنها را شبانه درگورهای دستجمی وبی نام ونشان خاوران دفن کردند. قابل تصورنیست بیش از صد سال استکه استثمارگران وغارتگران شرق وغرب ایران را به خاک وخون کشیده اند.زندانها وشکنجه گاه های ایران  مملواز بهترین جوانان است. می دانم حال انگشت تعجب به دهان می گیری ومی پرسی این شاهان ظالم وآیت الله های عمامه سیاه وسفید قاتل را چه ضد بشرهایی برایران مستقر کردند. آیا این دوره زندان وشکنجه مردم محروم ایران سرانجام پایانی دارد یا واقعا دوباره صد سال دیگر در قفس اسلام خمینی جلاد وحاکمیت سرمایه داران روسی وچینی گرفتاریم. می گویم این امرغیر ممکن نیست مگر اینکه خودرا از شرمذهب اسلام و نظام سرمایه داری رهایی بخشیم.

می گویی پس اگر قراراست این چنین باشد اینباراما وضع ونحوه مبارزه خلق ایران با ارتجاع سیاه همچون گذشته نخواهد بود. یعنی اینباردر مقابل این جانیان آدمکش همگی باید آماده ومنسجم باشیم تا هر آنچه که جامعه به عنوان عنصر مبارزاتی وانقلابی عرضه می کند، رژیم فاشیستی ملایان به آسانی آن را شکارواز چرخه مبارزه با امپریالیسم جهانی خارج  نکند.

( صدها نفر ازاعضا وهواداران سازمانها ی سیاسی از جمله فدایی ومجاهد که درمرداد سال 67 اعدام شدند به هنگام قرار با یکدیگردر محل به سادگی شناسایی و لورفتند. به طوریکه درزندانهای اوین و گوهردشت هزاران نفر ازانقلابیون و مبارزین سازمانهای مختلف ایران اسیر وزندانی بودند( . نیروها وسازمانهای سیاسی که فکر می کردند کشورزرخیزایران بی صاحب است و می توان آنرا با مبارزه چریکی وگروهی تسخیرنمود، باید در تصمیم گیریهای سیاسی و نظامی  وبه الاخص درابطه با نحوه عضو گیری وتعین شکل مبارزه نیروهای خود با رژیم ملایان تجدید نظراساسی کنند. نیروهای انقلابی ایران اعم از کمونیست و مجاهد باید قبل ازهراقدامی ابتدا از موجودیت بدنه خود دفاع وحراست کنند. یک سازمان انقلابی باید قادر باشد برحسب اوضاع سیاسی حاکم درهرمقطع ضمن حفاظت ودفاع ازاعضای وافراد خود شیوه وجهت مبارزه را برعلیه حکومت سرکوبگرتغییردهد، بدون آنکه از هدف اصلی خود یعنی مبارزه با سرمایه داری بازماند. موضوع مهم دیگراینکه می گویند سازمان مجاهدین خلق در مبارزه با رژیم خمینی  هزاران شهید داده است. این مطلب باعث افتخار انسانها نیست بلکه این موضوع از نقطه نظر مسایل انسانی واجتماعی باعث تاسف و اندوه فراوان است. کشتارهای دهه 60 وقتل این همه انسان آزادیخواه را حال نمی توان با هیچ منطق ومکتبی از پیشانی تاریخ  سیاه کشورایران زدود. هزاران نفر از بهترین فرزندان این کشور حال درزیر خاک خفته اند )بطوریکه حال سنگ قبری بر مزارآنها پیدا نیست  ( وصدها مبارز انقلابی وکمونیست درزندانها بدست جلادان رژیم ملایان به قتل رسیدند باز ما در این شرایط حساس باهم اختلاف و دعوا داریم. البته باید برای آزادی خواهان ودلسوزان جامعه ایران این حقیقت روشن باشد که توسل به بینش های مذهبی ومبارزه چریکی برای مقابله با  رژیم خمینی ونظام سرمایه داری کارساز وکافی نیست. باید از قالب مبارزات قشری وملی مذهبی به مبارزه طبقاتی یعنی پیکار طبقه کارگر با سرمایه داری رو کرد. سرمایه داری دولتی  واستالینیسم را به جای سوسیالیسم لنینی جا کردن وحزب توده را حزب بلشویکی و انقلابی خواندن نتیجه اش این استکه از بستر مبارزات حق طلبانه خلق ایران منحرف شده وبه دامان ارتجاع بپیوندیم.

الگوبرداری ودنباله روی کورکورانه از انقلابهای گذشته بخصوص رویزیونیستهای روسی و مرتجع را کمونیستهای دوآتشه خواندن ویا مبارزان ضد امپریالیست را که سالها زیادی در زندانهای قرون وسطایی  رژیم آخوندها گرفتاربودند  چپ های بریده نامیدن خصلت ومنش پیروان مارکس وانگلس نیست.از این مردم فریبی  وشیادی ها  باید دست برداریم. مطمن باشید این ناکجا آباد انقلابی ومراجعه به سوسیالیسم دولتی که بیش از70 سال بدنبال آن هستید شما خوبان را به سرمنزل جامعه بدون طبقه مارکس هدایت نمی کند. نتایج حاصله از انقلاب  22 بهمن سال 1357   روس وامریکا در ایران به خوبی بما نشان می دهد که چه گونه خلق والناس درایران براثر ضعف فرهنگی ودخالت انحصارگران خارجی  به دنبال پرچم خمینی براه افتادند ویک ملای عقب افتاده همچون او توانست کشوری را با نام اسلام وقران غارت وتمامی نیروهای انقلابی آنرا اینچنین بی رحمانه سرکوب ونابود کند.

با احترام کامل به دیدگاههای ایده لوژی ونقطه نظرات سیاسی مذهبی سازمانهای مختلف ونیز با گرامی داشت یاد تمامی رزمندگانیکه در راه آزادی ایران) اعم از فدایی یا مجاهد وتوده ای وغیره( جانفشانی کردند، باید با توجه به دستاوردهای سیاسی فرهنکی موجود وتعیین مرحله انقلاب اینبار برخلاف سنت وروشهای مبارزاتی گذشته ضمن بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی حاکم در ایران شیوه وحربه موثر را  برای رودرویی ومبارزه با عوامل رژیم  ملایان به خصوص نحوه مقابله با دسیسهای امپریالیستها مشخص کرد ، تا  دشمن درآینده  به این سادگی جوانان انقلابی  ایران را سرکوب نکند. این موضوع یعنی تا زمانیکه درروند مبارزه  با دشمن امنیت لازم برای اعضای وبدنه سازمان سیاسی تامین وتضمین نمی شود، باید از هرزروی نیروهای خودی وآکسیونهای پراکنده وبی ثمرکه غالبا موجب دستگیری بدنه فعال سازمانها  می گردد ، پرهیز کنیم. در آخر بحث باید به این حقیقت تلخ واقف بود که امپریالیستها هرگزیک حکومت مستقل وملی را درکشورهایی همچون ایران تحمل نمی کنند.ازاین روست که می بینیم تمامی شاهان و رهبران مذهبی ازرضا شاه وپسرش محمدرضا شاه گرفته تا حاکمیت خمینی درایران همگی از جیره بگیران ونوکران امپریالیستها بودند.درهمین رابطه اگر اوضاع واحوال سیاسی واجتماعی کشورهای عراق، افغانستان، لیبی، مصروسوریه را در این بیست سال اخیر مورد بررسی وتجزیه وتحلیل قراردهیم  به این نتیجه دست میابیم که تمامی کشورهای صاحب نفت در جهان امروزه خواسته و ناخواسته  بازیچه وقربانی زدوبندهای دول سرمایه داری شرق وغرب  می باشند که تا حصول ودستیابی به یک جنبش مستقل کارگری در ایران هیچ حکومت ودولتی ازاین قاعده  مستثنی نیست. زیرا با مبارزه قشری وگروهی نمی توان به جنگ امپریالیستها واین ملایان آدمخواررفت.این را ما نمی گویم این را وقایع کشتار دهه 60  وچوبه های دار زندانهای اوین وگوهردشت  می گویند.

 

پیش بسوی آزادی       پیش بسوی سوسیالیسم

 

..........................................................................................................................................................

 

 

Home Farsi German