خلاصه دیباچه اول از کتاب آنتی دورینگ اثر کارل مارکس وانگلس

 

 

با توجه به اهميت موضوع پيرامون مسائل مربوط به نظام سرمايه داري وتاريخ  مبارزات سوسياليستي دريكصد سال گذشته و نيز ضرورت بحث درباره با اقتصاد سياسي، نظرات محق وشيواي انگلس وماركس را درهمين رابطه پي مي گيريم.انگلس بدنبال انتقاد به نقطه نظرات دورينگ دراثر جاوداني اش يعني كتاب آنتي دورينگ كه درواقع بخش اعظم محتواي آن توسط كارل ماركس به رشته تحرير در آمده است نه تنها انديشه هاي ارتجاعي وخرده بورژوازي دورينگ را مورد نقد وبررسي علمي قرارمي دهد، بلكه جواب دندانشگني به سوسيال دمكراسي داده ودراين اثر كلا" آب پاكي را برسرو روي سوسياليسم تخيلي كه ريشه آن از نيمه قرن هجدهم دردرون احزاب سوسيال دمكرات بويژه جنبش كارگري آلمان شروع شده بود مي ريزد. موضوع نقد و رد افكار انحرافي و خرده بورژوائي دورينگ درعصرخود از عهده هر فيلسوف ودانشمند طراز اولي بر نمي آمد.

موضوعات مطرح شده در كتاب آنتي دورينگ وانتقاد بي رحمانه اما اصولي انگلس برعليه نظرات فراگير اما بي محتواي دورينگ دانشيار دانشگاه برلين درواقع ابتدا درسال 1880 به درخواست واصرار پاول لافاج صورت گرفت كه در سه بخش بصورت جزوه تدوين گرديد كه تحت عنوان تكامل سوسياليسم ازتخيل به علم در كشور فرانسه به چاپ رسيد. نقطه نظرات و خطوط كلي مطرح شده انگلس دراين كتاب بحث وجدلهاي بسياري در محافل روشنفكري  وكمونيستي آن زمان ايجاد كرد. به طوري كه پايه هاي مبحث سوسياليسم علمي هم ازاين مقطع تاريخي شروع ودرافكار انقلابي يون و دانشمندان اروپايي جاي گرفت. انگلس خود دراين رابطه درديباچه اول چنين مي گويد:

 

"اثر حاضر به هيچ عنوان ثمره يك" انگيزه دروني" نيست بلكه برعكس. سه سال قبل ازاين، زماني كه آقاي دورينگ بعنوان مرشد ونيز مصلح سوسياليسم  برعصر خويش تسلاي هل من مبارز بود، دوستان آلماني ام بارها بمن اصرار كردند كه تئوريهاي جديد  سوسياليستي اورا درارگان حزب سوسيال دمكراتهاي آلمان كه "فولكس اشتات" ناميده مي شد، نقدوبررسي كنم. بنظر اين دوستان اين نقد از آنرو كاملا" ضروري بود كه در حزبي مانند متحد، باز از نو به انشعاب وفرقه گرايي امكان داده نشود".

 حدود يكسال از اين در خواست ها گذشت تا انگلس بگفته خويش براين سيب ترش دندان زد. سيبي كه بقول وي مي بايست بمحض دندان زدن آنرا فروبلعيد. سيب ترشي كه  نه تنها ثرش بود، بلكه بسيار درشت وسخت دندان.از آنجائيكه نظرات سوسيا ليسم گونه دورينگ درآن هنگام بعنوان آخرين ثمره كارعلمي، يك سيستم فلسفي پيغمبرگونه را پندارمي داشت پس بجا بود كه كليت اين سيستم فكري هم مورد نقد وبررسي  قرارگيرد. دراين قسمت سخنان شيوا ورساي انگلس را كه درديباچه اول  بچاپ رسيده است پي مي گيريم با اين اميد كه خواننده خود را مستقيما" با بيانات ونقطه نظرات نافذ انگلس روبرو بيند.

انگلس درديباچه اول مي گويد:

" لازم بود تا رد پاي آقاي دورينگ را تا آن قلمرو پردامنه اي كه درآنجا او به همه مسائل ممكن و ناممكن پرداخته بود ، تعقيب نمود. باين خاطر سلسله مقالاتي نوشته شد كه از ابتداي سال 1877 به بعد در روزنامه فرورتزVorwärts چاپ لايپزيك كه جانشين روزنامه  فولكس اشتات Volkstaat بود، منتشر شد، وآنكه در اينجا بصورتي منسجم و مدوين عرضه مي گردد.

طبيعت موضوع خود، نقد را وادار به تفصيلي نمود كه با محتوي علمي موضوع ، يعني محتوي علمي نوشتجات دورينگ كاملآ نامتناسب است . دوامرديگر هم مي توانند، چنين تفصيلي را توجيه كنند. اين تفصيل بمن امكان داد كه درمطالب بسيار متفرقي كه در اينجا بايد به آنها پرداخته مي شد، درك خودم را ازمسائلي كه امروز از حيث علمي بمعني كلي اثر يا از نظر علمي رد توجه اند مثبتا" تبيين نمايم. اين منظور درهمه فصول اين كتاب رعايت شده است، و اگر به قصد نوشته به هيچ وجه ارائه سيستم ديگري بمثابه آلترناتيوAlternative سيستم آقاي دورينگ نمي تواند باشد، معذالك اميدوارم كه ارتباط دروني نظريات طرح شده بر خواننده پوشيده نماند، شواهدي كه هم اكنون در دست اند نشان مي دهند كه سعي من از اين نظر كاملا" بي ثمرنبوده است. ازسوي ديگر آقاي دورينگ سيستم ساز پديده اي منحصربفرد در آلمان معاصر نيست . چندي است كه درآلمان سيستم هاي مثل سيستم پيدايش كائنات ، سيستم فلسفه عام طبيعت،  سيستم سياست، سيستم اقتصاد و غيره ، شبانه ، دسته، دسته همچون قارچ از زمين بيرون مي رويند. فلان دكترك فلسفه كه بجاي خود ،حتي فلان محصل هم ديگر دست به كاري كمتر از ساخت يك سيستم كامل نمي زند . همان طور كه در دولت مدرن فرض بر اين است كه هر يك از اتباع كشور در مورد مسائلي كه به آنها راي مي دهد عاقل و بالغ است ، همان طور كه در اقتصاد فرض بر اين است كه هر مصرف كننده از اجناسي كه براي زندگي بخريدشان دست مي زند شناسايي دقيق دارد، در زمينه علم هم گويي كه قضيه غير ازاين نيست . آزادي علم گويا يعني اين كه، هر كه در مورد هرچه كه نياموخته است ، هر چه مي خواهد بنويسد و آن را بعنوان يگانه متد دقيق علمي ارائه دهد. آقاي دورينگ يكي از بارزترين نمونه هاي اين شبه علم شوخ چشمي است كه امروز خود را همه جا درآلمان جلو انداخته است و در اراجيف مطنطن و گوشخراشش صداي ديگر گم گشته است . اراجيف مطنطن در شعر، در فلسفه ، در سياست ، اقتصاد، تاريخ نگاري ، اراجيف مطنطن بركرسي درس و از پشت سكوي خطابه اراجيف مطنطن در همه اراجيف مطنطن با ادعاي تفيق وعمق فكري دربرابر اراجيف ساده وعوامانه ملل ديگر،مطنطن شاخص ترين،  معمول ترين محصول صنعت روشنفكري آلمان، ارزان ولي نامرغوب و ساير محصولات آلمان كه متاسفانه در كنار آنها در فيلادلفيا اين محصول بنمايش گذارده نشد. حتي سوسياليسم آلماني خاصه از زمان سرمشق پسنديده آقاي دورينگ تا حدزيادي دچاراين اراجيف مطنطن شده و عناصري  را  يكي پس ازديگري بوجود مي آورد كه در مورد علمي كه در واقع هيچ از آن نمي دانند، تفاخر كنند. اين يك بيماري كودكي است كه شاخص اولين مرحله گرايش يك محصل آلماني به سوسيال دمكراسي و ملزم بدان است ولي مزاج بسيار سالم طبقه كارگر ما بر آن غالب خواهد شد.

تقصير از من نيست ، اگر كه مجبورشده ام آقاي دورينگ را درقلمروهايي تعقيب كنم كه در آنجا حداكثر فقط بعنوان يك دانشجو مي توانم قدم بردارم. در چنين مواردي به اين اكتفا كردم كه در برابر اظهارات كاذب و يا انحرافي طرف مقابلم ، حقايق روشن و ترديد ناپذيررا قراردهم.چنين است درمورد قضائيات ودرمواردي از علوم طبيعي درمي آورد. ديگرمسئله برسرنظريات كلي علم الطبيعه نظري است، يعني قلمرويي كه در آن عالم طبيعي تبحر در فن بايد فرانسوي رشته تخصصي اش ، به رشته هاي ديگر نيز دست يابد، در رشته هايي كه او بنا به اعتراف آقاي ويرشو همان اندازه نيمه عالم است كه هر يك از ما. من اميدوارم كه همان اغماضي كه در اينگونه مباحث در مورد بي دقتي هاي جزيي و قصور بيان متداول است در مورد منهم مراعات گردد.

هنگام ختم اين پيشگفتاراطلاعيه اي بقلم آقاي دورينگ از طريق ناشردرباره اثرنمونه وار آقاي دورينگ : قوانين اساسي جديد فيزيك و شيمي عقلاني بدستم رسيد. هر چند كه من به كمبود معلومات خود درمورد شيمي و فيزيك واقف هستم، معهذا آقاي دورينگ ام را آنقدر خوب مي شناسم كه اجازه اين پيش بيني را داشته باشم كه قوانين فيريك و شيمي ارائه شده از جانب او، از نظر اشتباه و ابتذال دست كمي از قوانيني كه اوقبلا" در زمينه اقتصاد شماتيسم جهان و غيره كشف كرده بود و در اثر حاضر بررسي شده است ، ندارد".

    انگلس لندن 11 ژوئن 1878

 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

 

Home Farsi German